پديدآورنده كتاب «اسناد مازندران در دوره رضاشاه؛ مجلس ششم تا دوازدهم شوراي ملي» اين مجموعه را گزيدهاي از مهمترين نامههاي و عرايض مردم مازندران به مجلس شوراي ملي خواند كه در كتابخانه مجلس وجود داشته اند و اظهار داشت: با رعايت بي طرفي در گزينش و ارايه اين اسناد، كوشيدم از یک سو شكايات مردم از اجحافات حکام ولایات و متنفذین عصر رضاشاه، و از دیگر سو، خواستههاي آنان درباره نوسازي و پيشرفت را بهگونهاي نشان دهم كه خوانندگان به قضاوت بنشينند._
وي با تاكيد بر اين كه اين مجموعه به نوعي نشاندهنده اوضاع و اخبار ولايات مازندران در دوره رضاشاه است، عنوان داشت: با توجه به اين كه اين عرايض توسط مردم محلي نوشته شدهاند، بازگوكننده مسايل اجتماعي و ميزان امنيتياند كه مردم از آن برخوردار بودند و از سوي ديگر ميزان تحولات و پيشرفت در اين منطقه را نيز انعكاس ميدهند.
نوري با اشاره به اين كه اين اسناد(عرايض) به دو دسته كلي تقسيم ميشوند، توضيح داد: دستهاي از اين نامهها بيانگر اجحافاتياند كه به ويژه از سوي اداره املاك اختصاصي رضاشاه به مردم روا ميشدند و دسته ديگر از خواستههاي مردم درباره مسايلی مانند نوسازي و ساخت مدارس، راهها و ... سخن ميگويند كه نشانگر تحولات و روند پيشرفت در منطقه مازندرانند.
وي درباره پاسخگويي و توجه به اين عرايض از سوي مجلس اظهار داشت: با توجه به این كه مجلس در دوره رضاشاه به شیوه خاصی بود، از نحوه برخورد مجلس به اين عرايض جز ارجاع به وزارتخانهها و ادارات اطلاع دیگری در دست نیست، اما بيشتر اين نامهها درباره مالكيت زمين، مالياتي كه از اراضي دريافت ميشدند و اجحافات خوانين مازندران به مردماند.
پژوهشگر تاريخ مازندران در پاسخ به اين سوال «كه اصليترين وظيفه مورخ و پژوهشگر تاريخ بي طرفي در ارايه مطالب است، در اين اثر تا چه حد به اين موضوع توجه شده است؟» گفت: تصور ميكنم اين اثر آخرين فعاليت در اين حوزه نيست، اما از آنجا كه نخستين كار مستقل درباره مازندران در دوره رضاشاه به شمار ميرود، از اين رو تلاش كردم با بررسي و بازبيني تمامي اسناد و عرايض كتابخانه مجلس، مهمترين آنها را براي ارايه در اين اثر انتخاب كنم و برايم مهم نبود اين اسناد به مساله اجحافات باز ميگردند يا نوسازي. تلاشم بر اين بود كه خواننده با مطالعه اين مجموعه شمايي واقعگرايانه از مازندران دوره رضاشاه به دست آورد. لذا به هيچوجه سعي نكردم جانبداري يا مخالفت با موضوعي داشته باشم و با ارايه اسناد تاريخي، قضاوت نهايي را بر عهده خوانندگان قرار دادم.
محقق و نويسنده حوزه تاريخ درباره اين كه «اين اثر تا چه حد ميتواند زمينه پژوهش و تاليفات اين حوزه را فراهم آورد» گفت: اغلب افرادي كه در حوزه تاریخ معاصر كار ميكنند، به اين نتيجه رسيدهاند كه اسناد يكي از منابع موثق براي پژوهشگران و نويسندگان محسوب ميشود. از اين رو اين مجموعه ميتواند اطلاعات سودمندي را در اختيار افراد و پژوهشگراني قرار دهد كه درباره تاريخ معاصر ایران و نیز تاريخ محلي مازندران كار ميكنند.
وي موضوعاتي نظير ميزان همكاري دولت مركزي با تجار، تاثير سياستهاي خارجی دولت در رابطه با روسيه بر تجار مازندران را از ديگر مباحثي خواند كه در اين اثر جاي دارند و با اشاره به اين كه در اين مجموعه گزيده عرايض و نامههاي مردم از دوره ششم تا دوازدهم مجلس شوراي ملي دستهبندي شدهاند، گفت: در بخش نخست از تقسيمات ششگانه اين كتاب، سلوك و شيوه رفتار حکام ولايات، خوانين و متنفذين محلي و نیز تقاضاي مردم براي بخشودگي مالياتی به چشم ميخورند. در اين بخش از اقدامات اشخاصي مانند قاسمخان عبدالملكي، چراغعلي خان پهلونژاد(امير اكرم)، نايب مختارخان پهلونژاد و ... شکایت شده است. همچنين گاهي به دليل حوادث طبيعي، مردم مازندران خواستار تخفيف يا بخشش مالياتي بودند. در نامههاي آنان ناخرسندي از اجحافات مالياتي نیز ديده ميشود.
نوري ادامه داد: عرايض مربوط به مسايل نوسازي در مازندران، مسايل ساخت و سازهاي جديد، تاسيس مدرسه، ساخت راهآهن و ... اسناد دومين بخش اين كتاب را شامل ميشوند. سومين فصل اين كتاب بازتاب مساله تجارت تجار مازندران با روسيه از اواخر سال 1305 تا اوايل 1310 هجري شمسي است. شكايت از دزدان و ياغيان در دوره سلطنت رضاشاه و ماههاي پس از شهريور سال 1320 از مطالب فصل بعدي اين نوشتارند. ماجراي املاك مازندران و تصرفات اداره املاك شاهنشاهي، فصل پنجم را رقم ميزنند. در فصل نهايي اين مجموعه نيز اسناد پراكندهاي از ماجراهايي مانند دستاندازي در املاك وقفي، ماجراي خلع لباس روحانيون، وضع تبعيديها و مسايلی از این دست، قرار گرفتهاند.
پديدآورنده كتاب «اسناد مازندران در دوره رضاشاه» در جمعبندي پاياني اين گفتوگو با اشاره به اين كه به نظر ميرسد در اين حوزه به پژوهشهای فراواني نياز است، گفت: با وجود كمبود دادههاي تاريخي از اين حوزه، كوشيدم اطلاعات جديدي را براي شناخت مناسبات اجتماعي حاكم بر تحولات محلي آن سامان در دوره رضاشاه ارايه كنم تا با دستيابي به دادههای تاريخي بيشتر، بتوانم بررسي دقيقي نسبت به اين مساله داشته باشم. در اين مسير استفاده از اسناد كتابخانهها مراكز آرشيوي ديگر نظير سازمان اسناد و كتابخانه ملي، اسناد وزارت امور خارجه و ساير موسسات ميتواند در ارايه چهره درست و حقيقي از آن دوران تاثير بهسزايي داشته باشد.
نخستين چاپ كتاب «اسناد مازندران در دوره رضاشاه؛ مجلس ششم تا دوازدهم شوراي ملي» كه چهارمين جلد از مجموعه اسناد بهارستان به شمار ميرود را كتابخانه مجلس شوراي اسلامي در شمارگان 1000 نسخه، 575 صفحه و بهاي 90 هزار ريال به تازگي به چاپ رسانده است.
نظر شما